.:قطعه ی بصیرت:.

گریـــــــزهای ذهنـی یــک دانـــــش آموز انقلابـــی...

.:قطعه ی بصیرت:.

گریـــــــزهای ذهنـی یــک دانـــــش آموز انقلابـــی...

بسم الله الرحمن الرحیم

تعاریف جامعه شناس های غربی و مسلمان از تمدن را بررسی میکنیم؛

از نظر غرب؛ به حالت کلی یک نظام اجتماعی انسانی و متخلق که دارای قشربندی اجتماعی،شکل های ارتباط نمادین نظیر نوشتن و تسلط بر محیط زیست طبیعی است تمدن میگویند.*

ابن خلدون،عالم اهل سنت، تمدن را حالت اجتماعی انسان میداند که در طی انتقال از یک زندگی سطح پایین به یک زندگی سطح بالای مادی تحقق می یابد.**

علامه جعفری،عالم شیعی معاصر،شکل کلی هماهنگی انسانها در سایه ی یک حیات معقول که در آن جامعه روابط عادلانه است،تمدن میداند.***

در حالت کلی میتوان "تمدن را یک نظام در نظر گرفت که اهداف رسیدن به آن تمدن علت نحوه ی اجرایی شدن امورات نظام میشود."

نتیجه میشود در یک جامعه متمدن ایده آل، قوانین و نحوه ی اجرا شدن آنها با چارچوب های عقیدتی این نظام انطباق کامل دارد.

گام اول ایجاد تمدن وجود یک تفکر است،تفکری که نحوه نگرش ما را به مسائل مشخص میکند.گام دوم تبدیل آن تفکر به الزام عملیست که همان فرهنگ جامعه است؛فرهنگ ذهنیت های حاکم است که به رفتار عملی جهت میدهد.هنگامی که این فرهنگ همگانی و تثبیت شد،تمدنی شکل میگیرد که اهداف ایجاد تمدن در سایه ی آن تحقق می یابد.

در تمدن اسلامی،سعادت سیاسی جامعه در پرتو اسلام تحقق می یابد. منظور اینست که هنجارها و قوانین جامعه مورد تایید احکام اسلام است و این هنجارها و قوانین سبب به سعادت رسانیدن جامعه میشود.تمدنی که پیامبر گرامی اسلام در قرن چهارم هجری در مدت زمانی نسبتا کوتاه با جمعیت شبه جزیره عربستان ایجاد کرد و تا قرن ششم هجری ادامه داشت را میتوان نمونه ای بر تسهیل تمدن سازی بر اساس راهنمایی های دین اسلام دانست.نکته ی شگفت آور این امر ابتدایی بودن سطح سواد مردم عربستان و کوتاهی شکل گیری تمدن است.

تمدنهای نوین از تمدنهای قدیمی تر در بعضی امور الگو برداری میکند. الگو برداری علمی و اقتصادی تمدن غربی پس از قرون وسطی از تمدن اسلامی را میتوان مثال زد.پیشرفتهای شگرف اقتصادی،علمی عظیمی در سایه تمدن اسلامی شکل گرفت که آثار این پیشرفتهای علمی پس از افول تمدن و پیشرفت تمدن غربی مورد استفاده ی اندیشمندان غرب قرار گرفت؛ پس بهره مندی از تئوری های سایر جوامع و تمدن ها و الگو قرار دادن بخشی از آنها در مسیر رسیدن به تمدن نوین اسلامی بشرط عدم تنافی با اسلام،منعی ندارد و صحیح است.

کارکرد اجتماعی دین اسلام مبتنی بر نظامی است که بر اساس چارچوب های اسلامی سعادت سیاسی مردم جامعه را تامین کند.تشکیل این نظام مورد توجه ائمه بوده است و مبارزات زیادی از سوی امامان برای تشکیل نظام انجام شد که با توجه به مقتضیات زمان هر معصوم و اصل حفظ اسلام همچین هدفی محقق نشد.در زمان معاصر امام خمینی نظامی را به وجود آورد که چارچوب حرکت آنرا اسلام مشخص میکند و این نظام پتانسیل تشکیل یک تمدن اسلامی را داراست.شاخصه ی یک همچین تمدنی،بهره مندی جامعه از همه ظرفیتهای مادی و معنوی است که در عالم طبیعت تعبیه شده است.

رهبران جمهوری اسلامی ایران آرمان نظام را ایجاد تمدن اسلامی تعریف کرده اند****.اگر از ضعف های تفکر اسلامی موجود در نظام جمهوری اسلامی ایران چشم پوشی کنیم،جمهوری اسلامی ایران در مرحله ی فرهنگ ایجاد تمدن مانده است و راهی طولانی برای تشکیل یک تمدن نوین اسلامی در پیش دارد.

جامعه شناسی اسلامی طبق منجی گرایی بیان میدارد که یک تمدن حقیقی و بهینه ی اسلامی، با ظهور منجی صورت میگیرد.


*کتاب تکامل جامعه شهری،رابرت مک کورمیک،صفحه 13

**مقدمه ابن خلدون،جلد1،صفحه 122(علی عبدالواحد،دار نهضه مصر)

***ترجمه و تفسیر نهج البلاغه،علمه جعفری،جلد5،صفحه161

****آرمان نظام جمهوری اسلامی را میتوان در جمله ی کوتاه رسیدن ایجاد تمدن اسلامی خلاصه کرد.(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای مجلس خبرگان، 1392/14/6 )

  • محمدحسین شیروانی

بسم ربّــی العزیز

به علت فراگیر شدن رسانه در چند سال اخیر و همینطور ناثیر آن بر روحیه سیاسی و تحلیلی مردم جامعه،مذاکرات هسته ای در چند سال اخیر،بخش پررنگ فضای سیاسی جامعه شده است.این موضوع از یک سو و حسایت اصل مذاکره با ابر قدرتهای جهان در باب توانایی صنعت هسته ای ایران،از سوی دیگر؛بیش از پیش بر اهمیت این موضوع می افزاید.صنعتی که جدای از مانور تبلیغاتی زیاد جمهوری اسلامی بر پیشرفت های صورت گرفته در آن،ترورهای صورت گرفته علیه دانشمندان این صنعت،رنگ و بوی خاص سیاسی و اجتماعی به آن داده است.

این شرایط سیاسی خاص،فرصتی است برای تحلیلگران حبهه موافق و مخالف انقلاب اسلامی که تواناییهای خود را محک بزنند؛جوانانی که با تحلیل هایشان در طی سالهای مذاکرات؛توانسته اند جایگاه خود را در بین فضای سیاسی کشور و مردم جامعه پیدا کنند.این موضوع فرصتی برای تشکل های دانشجویی نیز محسوب میشود که روحیه و جو حاکم بر فضای تشکلهای کشور رو محک بزنند،خودنمایی حنبشهای دانشحویی در تحصن جلوی مجلس و نتیجه آن،موضوعی است که میتواند بحث روی کارآمدی یا ناکارآمدی سبک مبارزات تشکلهای انقلابی را پیش بکشد.با پدیده ای در تاریخ انقلاب روبرو هستیم که هم تجربه ی بزرگی برای نسل سوم و چهارم انقلاب است و هم فرصتی است برای اقزایش قدرت تحلیل سیاسی.برای سهولت تحلیل اتفاقات پسابرجام،میتوان چارچوبی را مشخص کرد و طبق آن چارچوب وقایع رو تحلیل کرد.

این منطق در تحلیل،مورد تایید و استفاده گسترده دین اسلام قرار گرفته است؛مثلا آیه ی قرآن فلسفه امامت را در حفظ دین بیان میکند*،به عبارتی چارچوب حرکتی رو برای امام میسر میسازد.همینطور آیات و روایات و سیره ی معصومین در زمامداری حکومت،چارچوب یک نظام اسلامی رو میسازد و این وظیفه را به حاکم نظام محول میکند برای انتخاب شیوه ی حکومت با توجه به مقتضیات زمان.

چارچوب مسیر مذاکرات هسته ای،با توجه به نکات زیر بیان میشود؛

1-طرف مذاکره کننده ای که موضع مخالف نسبت به جمهوری اسلامی دارد،توافق را عاملی برای محدود کردن توان هسته ای ایران میبیند که در مرحله ای قراتر،میتواند در حاشیه قراردادهای امضا شده،مسیرهایی را برای نفوذ خود تعیین کند.با توجه به همچین دیدی از طرف مقابل این موضوغ روشن میشود که اگر معاهده بهم بخورد،فرصتی بزرگ را برای عملی کردن نقشه های خود علیه جمهوری اسلامی از دست میدهد. باید بدخواهی آنها نیز در نظر گرفته شود.

2-تیم ایرانی مذاکره کننده با مسئولیت محمدجواد ظریف،توافق را عاملی برای سربلندی دولت اعتدال و مذاکره با دشمنان نظام را آغاز فصل جدید سیاست خارجه ایران میداند.دولت در همان ابتدای شروع کار خود،مسئولیت مذاکره را از شورای عالی امنیت ملی به مجلس سپرده است که نشان دهنده اهمیت آن برای دولت است،به عبارتی تکمیل شکست دولت در شکست توافق است.

3-مجلس و شورای عالی امنیت ملی،علی رغم نظر مثبت به برجام،حاضر به پذیرش اختلال در امور حیاتی کشور نیستند و در صورت روی دادن چنین اتفاقاتی،سعی در ممانعت از ادامه برجام میکنند.

4-وجود رهبری در راس جمهوری اسلامی ایران،در نقاطی که مجلس و شورای امنیت و دولت نتوانستند به خوبی عمل بکنند،رهبری به شخصه وارد عمل میشوند و به صیانت از منافع ملی میپردازند،این نکته در نامه ای که شرایط 9گانه را برای اجرای برجام معرفی میکند نمود پیدا کرد.

پس میتوان گفت:

"مراحل پیش روی برجام،در صورتی که پتانسیل آن را داشته باشد که با پیش گرفتن رویکردی موجب نقض توافق و به ضرر جمهوری اسلامی باشد و با پیش گرفتن رویکردی دیگر موجب منفعت بیشتر جمهوری اسلامی شود،به طوری از آن مانع عبور میشود که جمهوری اسلامی ادامه برجام را شاهد باشد و طرف مقابل نیز علاوه بر ادامه برجام،محدودیت های بیشتری اعمال میکند.در صورتی که دولت نتواند بخاطر عدم خدشه وارد شدن به توافق،موضعی در برابر نقض حریم کشور بگیرد،مجلس و شورای عالی امنیت و در مرحله آخر،رهبری از آن جلوگیری میکنند."

مسئله ی مختومه شدن پرونده  PMD را در شرایط بالا قرار میدهیم؛

شرط مقام معظم رهبری برای نوسازی کارخانه اراک و معامله اورانیوم غنی سازی شده با کیک زرد،بسته شدن پرونده موضوعات حال و گذشته است.خوشبختانه مسئولین مرتبط با برجام و اجرای آن،از همان ابتدا ازین حربه استفاده کردند و موضع خود را صریح بیان کردند و گفتند که بسته نشدن این پرونده،موجب میشود که برجام از سوی ایران ادامه پیدا نکند.طبق چارچوب بیان شده طرف مقابل بی چون و چرا خواسته ادامه برجام است،لذا راهی جز بستن این پرونده میندارد،از طرفی دیگر میتواند ازین موضوع استفاده کند برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی که این ضربه ها بعدا منجر به محدودیت شود یا به طور مستقیم محدودیت های جدیدی را در کنار اجرای برجام و پذیرش خواسته های جمهوری اسلامی ایران اعمال کند،همانطور که در متن گزارش آژانس درباره تایید صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران مشهود است؛آژانس گزارشی سفید برای بسته شدن PMD ارائه داد،ولی اتهامات گذشته خود را علیه ایران قطعی دانسته است،شورای حکام گزارش آزانس را معیار قرار داده است.که علی الظاهر بر میاید که با تایید حقوقی تیم مذاکره کننده همراه است.مطمئنا آوردن بندهایی که نظامی بودن برنامه هسته ای ایران در گذشته را تایید میکند**بی دلیل نیست و دیدن نحوه استفاده آژانس از این اتهامات به این شکل است که دسترسی آژانس به اماکن نظامی جمهوری اسلامی مشروع میشود.***طبق بند آخر چارچوب ترسیم شده،پیش بینی میشود که این اقدام در نظر گرفته شده عملی نشود و طبق کلیت چارچوب،برجام ادامه پیدا کند.


*یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ (مائده،67)

**بند 8 پیش نویس قطعنامه شورای حکام

***بند 10 پیش نویس قطعنامه ی شورای حکام

  • محمدحسین شیروانی

بسم الله تعالی

قطعا یکی از عواملی که موجب از بین رفتن اعتماد عموم به دولت کشور خود میشود،عدم تحقق وعده های پیش از انتخابات است.این روزها کسی جز خود شخص رییس جمهور از عملی کردن همه وعده های پیش از انتخابات سخن به میان نمیاورد که قطعا و عملا آنچه که ایشان میگویند دور از واقعیت است.خوشبختانه دولت تدبیر از همان ابتدا یکی از شاخصه های پیش روی خود را جلب حمایت مردمی قرار داده بود و متاسفانه رفته رفته شاهد آن هستیم که حمایت ملت کاهش می یابد.

بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی،عاملی بود که که پررنگتر از سایر موارد در اهداف اجرایی دولت مطرح شد و به عبارتی وسیله ای برای جلب حمایت مردم قرار گرفت.دولت رسیدن به این هدف را در پیشبرد مذاکرات هسته ای میدید و با شعار رفع همه تحریم ها به صورت گسترده وارد مذاکرات شد.این دیدگاه بارها مورد نقد رهبری قرار گرفت؛

"بنده همیشه توصیه ام به مسئولین محترم اینست که برای رفع مشکلات کشور به نیروی درونی توجه کنند."(دیدار با مردم قم،1392/10/19)

پروژه ای که بعد از انعقاد توافق کلید خورد و زمینه سازی های آن در هنگام مذاکرات نیز انجام میگرفت،ریختن قبح مذاکره با آمریکا و تعامل کلان با قدرت های مستبد دنیا و پاک کردن برخی دشمنی ها است.

مطرح شدن این زمزمه ها در ابتدا توسط حمید ابوطالبی،معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور صورت گرفت؛

"به نظر من ارزش تعامل با آمریکا بیش از موضوع هسته ای است،آنرا آسان از دست ندهیم"

بعد از انعقاد توافق وین،این پروژه با بازگشایی سفارت انگلیس در تهران صورت گرفت.

این سخن رئیس جمهور در مصاحبه با شبکه CBS آمریکا صریحا پرده ازین ماجرا بر میدارد؛

"قدم های دیگری باید برداشته شود تا به این مرحله[دیدار با اوباما] برسیم."

این موضوع با دست دادن آقای ظریف و اوباما که توسط دولت ادعا میشود که اتفاقی بوده داغتر شده است.

خوشبینانه به این موضوع نگاه شود،میتوان این عقب نشینی اسفبار دولت از مواضع انقلابی را در راستای حل مسائل اقتصادی و خرسندی مردم در نظر گرفت.

و اگر این دیدگاه درست باشد باید شدیدا ذهنیت مردم گرای دولت را نقد و نفی کرد که با عدم تشخیص درست مسیر،سبب زیان رسیدن به محور مواضع انقلابی در جهان شده است که حداقل آن تغییر نگرش و دلسرد شدن مجموعه های ضد استکباری است که اخیرا روحیه جهاد خودشان را به نمایش گذاشته اند. 

با توجه به جوی که توسط دولت و رسانه های حامی آن حاکم شد بر اذهان در رابطه با دوران خوش پسابرجام،و همچنین اقداماتی ازین دست؛وظیفه مجلس بسیار سنگین و سخت میشود که ملت انقلابی انتظار این را دارند ادامه دهندگان راه شهید مدرس،بهترین تصمیم را بگیرند که کوچکترین خدشه ای به اصل وحدت،که یکی از نتایج انقلاب است،وارد نشود.

  • محمدحسین شیروانی

بسم ربـــی العزیز

جو حاکم بر فضای محلهای رشد فرزندان انقلابی انقلاب اسلامی ایران موجب شده است که بسیاری از جوانان و نوجوانان حزب اللهی، تلاش هایی را برای اعتلای فرهنگ اسلامی موجود بکنند؛به فلسفه و ضرورت آن در نوشتار پیش رو میپردازیم.

در آیه 56 سوره ذاریات،در باب فلسفه خلقت آمده است؛"جن و انس را خلق نکردم جز اینکه مرا عبادت کنند"

لذا زیباتر است که جوان مسلمان هر اقدام فرهنگی را که انجام میدهد در جهت قرب ربوبی باشد و در نیل به هدف خلقت حرکت کند.

از دیدگاه های مختلفی میشه به این موضوع نگاه کرد که به شرح یکی از آنها پرداخته میشود؛

انقلاب اسلامی ایران و به عبارتی حکومتی که آرمانهای اسلامی دارد و قانون اساسی آن در چارچوب اسلام نوشته شده است و زمینه این را دارد که احکام سیاسی اسلام در آن پیاده شود و حاصل زحمات تمامی پیامبران و اولیائیست که در جهت ابلاغ کاملترین آئین زندگی کشیده اند.ازین رو نعمت انقلابی بر مبنای اسلام که نصیب مردم ایران شده است،تکلیفی بزرگ در پی آن دارد و آن حفط و تداوم انقلاب و آرمانهای آنست.

به عقیده علامه مصباح،راهکارهای حفظ و استمرار انقلاب اسلامی عبارتند از؛

1.تحکیم باورها و ارزش های اسلامی

2.اهتمام نسبت به مسائل فرهنگی

3.تقویت توان نظامی

4.حفظ وحدت

5.حفظ شور و نشاط تحقق آرمانها

سیدعلی خامنه ای در تعریف فرهنگ فرمودند: ذهنیت های حاکم بر وجود انسان که رفتارهای او را به سمتی هدایت میکند.(1378/3/78)

بارزترین ویژگی انقلاب اسلامی بعد فرهنگی آن است در نتیجه اهتمام به مسائل فرهنگی و تلاش برای ارتقای آن،مرتبط با آرمانهای انقلاب و هموار سازی رسیدن به آنهاست و ارتقای آن موجب تقویت پایه اعتقادی مردمی انقلاب میشود و حفظ حکومت اسلامی در راستای یاری دین خداست و هدفی الهی محسوب میشود.

بقای نظام جمهوری اسلامی ایران در گرو علاقه به اسلام است و بیشتر پایگاه مردمی در نظر است.از آنجایی که عقاید حقه اسلام بخشی از ذهنیت های حاکم بر ذهن مردم است؛تثبیت آن گامی در جهت افزایش علاقه به اسلام و در نتیجه یکی از عوامل حفظ انقلاب است و به اصطلاح کار فرهنگی است.

یک نظام اسلامی در صورتی که تعداد مردمی که میل به پذیرفتن آن نظام دارند کمتر از تعدادی باشد که بتوان نظام را بر اساس چارچوب های اسلام اداره کرد،از مشروعیت خارج میشود.

عقاید حقه حاکم بر اعتقادات مردم،مهمترین بخش از گستره بزرگ مقوله فرهنگ اسلامی است که متاسفانه امروزه کمتر به آن،علی الخصوص در فضای آموزشی کشور و تشکلات دانشجویی توجه میشود.

  • محمدحسین شیروانی

بسم ربی العزیز الذی لا یُذَل...

در تاریخ بیست و سوم تیرماه سال نود و چهار،سرانجام پس از بیست و دو ماه مذاکره،تیم مذاکره کننده ایرانی به رهبری محمدجواد ظریف،وزیر امور خارجه، و کشورهای 5+1 در موضوع هسته ای ایران به توافق جامعی رسیدند.

یکی از داغترین موضوعات رسانه ها قبل توافق،بازدیدها از اماکن نظامی و اشخاص طبق پروتکل الحاقی بود که به عنوان یکی از اصلیترین خطوط قرمز مطرح و رهبری صریحا فرمودند اجازه چنین امری را نمیدهد.در صفحه 18 و 19 برجام،روی این موضوع تاکید میشود که اگر آژانس بعد هشت سال از باقی ماندن ایران بر استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای اطمینان حاصل کند؛در روز انتقال نوبت به تصویب پروتکل الحاقی میرسد به شرطی که توسط رئیس جمهور و مجلس تایید شود.

این پایان ماجرا نیست و طرف مقابل در صفحه 38 خواستار بازدید از مراکز نظامی پس از تصویب پروتکل و حاصل شدن اطمینان از صلح آمیز بودن برنامه هسته ای میشود!این بند برای تشریع کردن بازدید نظامی به (Article 17(b پروتکل الحاقی استناد میورزد.

Article 17(b) of Additional Porotocol

آقای حسن روحانی طی نامه ای در بیست و چهارم تیر حصول توافق را خدمت رهبری تبریک میگوید.

آقای خامنه ای در بخشی از جواب نامه ی تبریک آقای حسن روحانی  نوشتند:«لازم است متنی که فراهم آمده با دقت ملاحظه و در مسیر قانونی پیش بینی شده قرار گیرد و "آنگاه در صورت تصویب"،مراقبت از نقض عهدهای محتمل طرف مقابل صورت گرفته و راه آن بسته شود.»

طبق بند دوم طرح الزام دولت به حفظ دستاوردهای هسته ای مجلس،توافقی معتبر است که آزانس انرژی اتمی مجاز به دسترسی به اماکن نظامی، امنیتی، اسناد و دانشمندان نباشد.باید دید که آیا مجلس این بند را تایید و خود را در مقابل طرفداران توافق قرار میدهد یا سکوت میکند در برابر نقض تصویبات خود...

  • محمدحسین شیروانی

بسم الله الرحمن الرحیم

یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ*

«ای آنچه از سوی پروردگارت به سوی تو نازل شده را ابلاغ کن و اگر چنین نکنی پیامش را نرساندی و خدا تو را از گزند مردم نگاه میدارد،آری خدا گروه کافران**را هدایت نمیکند.»

در اینکه این آیه در روز غدیر خم و در باب اعلام ولایت و جانشینی امام علی علیه السلام نازل شده است،جای هیچ شک و شبهه ای نیست و علمای شیعه و سنی به تواتر نقل کرده اند.***

در این آیه خداوند رسالت پیامبر اسلام(ص) را منوط به معرفی کردن رکن اصلی دیگری از اسلام به نام امامت میداند و در صورتی که این امر انجام نشود تمامی زحمات پیامبر برای آوردن آخرین دین الهی از جانب خدا و تثبیت و مستحکم ساختن آن در جامعه بی ثمر واقع میشود؛زیرا با وجود تهدیدهای داخلی نظیر برخی بستگان و صحابه پیامبر و تهدیدهای خارجی مثل کشور روم،استمرار دین در وجود امامانی برای حفظ دین است.

حال که مهمترین وظیفه کلی مشخص شده است-دیگر وظایف نیز در حیطه این هدف قرار میگیرد-میتوان فلسفه خیلی از اقدامات حساس ائمه بزرگوار علیهم السلام را توجیه کرد.برای مثال؛امام حسن علیه السلام تن به بیعت با معاویه داد،زیرا با توجه به شرایط آن زمان بهترین و جامع ترین اقدامی که باید برای حفظ دین و حفظ جایگاه امام در جامعه انجام میشد،امضای پیمان صلح بود،یقینا اگر سایر ائمه هم در این شرایط قرار داشتند تن به صلح میدادند.

سیزده تن از بهترین خلق خدا مشکلات زیادی را تحمل کردند تا امروز شیعه سرش را بالا بگیرد و به داشتن تنها دینی که مصون از تحریف مانده افتخار کند و امید به ظهور منجی را در دل بپروراند...و تو امروز در برابر دینت و جامعه اسلامی مسئــــولیت سنگینی بر عهده داری...

روضه نوشتـــــــ اگر به مادر سادات و پاره تن پیامبر اینگونه در کوچه بنی هاشم جسارت شد و علی نتوانست کاری بکند،جز برای حفظ دین نبود..اگر بیست و پنج سال درد خانه نشینی همچون استخوانی در گلو امیر مومنان را آزار میداد جز برای مستحکم ساختن سنگر اسلام ناب و حفظ آن نبود...کاش تاریخ نویسان شرح زندگی علی را بعد از شهادت مادر اینگونه بنویسند:

"از هر طرف علی بد آورد..."

*سوره مائده،آیه شصت و هفت

**از آنجا که خداوند میگوید پیامبر را از شر مخالفان ولایت امام علی علیه السلام حفظ میکند،کلمه کفر در آخر آیه هم به مخالفان ولایت تکوینی اطلاق میشود.پس نفی امامت به کفر میانجامد.

***مکارم،پیام قرآن،جلد نه،صفحه صد و هشتاد و یک

  • محمدحسین شیروانی

بسم الله الرحمن الرحیم


قطعا یکی از عواملی که موجب از بین رفتن اعتماد عموم به دولت کشور خود میشود،عدم تحقق وعده های پیش از انتخابات است.این روزها کسی جز خود شخص رییس جمهور از عملی کردن همه وعده های پیش از انتخابات سخن به میان نمیاورد که قطعا و عملا آنچه که ایشان میگویند دور از واقعیت است.

خوشبختانه دولت تدبیر از همان ابتدا یکی از شاخصه های پیش روی خود را جلب حمایت مردمی قرار داده بود و متاسفانه رفته رفته شاهد آن هستیم که حمایت ملت کاهش می یابد.

از همین روست که از همان ابتدا به چالش کشاندن و تخریب دولت آقای احمدی نژاد توسط دولت و جریانات موافق دولت دیده میشد.این موضوع به همینجا ختم نشد و هنگامی که آقای حسن روحانی غلبه انتقادات علیه دولت را بر حمایت های صورت گرفته مشاهده کردند لب به توهین گشودند و در مواردی نیز حق داشتند که ناراحت شوند.به نوعی میتوان دادن برخی آمارهای تعجب برانگیز در زمینه اقتصاد را نیز در ادامه همین موضوع دانست.

دو موردی که دولت مانور شدیدی رو آنها چه در عمل،چه در معرفی اهداف داده و بخش اعظم خطابه های رییس جمهور را تشکیل میدهند عبارتند از؛ الف)بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی ب)پیروزی در مذاکرات هسته ای*

یکی از تفکرات غلط دولت را در زمینه اقتصاد اینست که مشکل اقتصاد را لغو تمامی تحریم  ها میداند و حل این مشکل را به مذاکرات گره زده که چندین بار نیز با تذکرهای رهبری مواجه شدند.با بررسی گفتارهای طرف مقابل که مسئولیت لغو تحریمها را بر عهده دارد عملا غیر ممکن میباشد.راه حل بعدی مطرح شده در سخنان رییس جمهور،کاهش درصد تورم میباشد که به گفته آقای روحانی تا حدودی دولت توانسته مهار کند،منتها تاثیر آن نیز تا حدودی دیده نمیشود! و بهترین پیش بینی ممکن موفقیت دولت در مدیریت آن است.

طبق مقدمه ای که در ابتدا گفته شد دولت باید برای حفظ حیات خود در یکی از زمینه های بالا خود را اثبات کند که در مورد بهبود وضعیت اقتصادی کاری سخت و سنگین را در پیش رو دارد و با توجه به رویکرد دوساله اخیر،حل این موضوع تقریبا غیرممکن میباشد.

-مذاکرات هسته ای،پروتکل الحاقی و آخرین نفس های دولت!

هم اکنون یکی از داغترین موضوعات در زمینه مذاکرات که موجب پدیدار شدن اختلافی جدی در بین دو طرف مذاکره شده و موضع هایی محکم و شدید توسط مقام معظم رهبری و مردم در این مورد گرفته شده بحث بازرسی ها از مراکز نظامی و هسته ای و مصاحبه با دانشمندان نظامی و هسته ای تحت ضمیمه پروتکل الحاقی است.

عمق فاجعه زمانی شکل میگیرد که طبق بیانیه لوزان که توسط آقای ظریف و خانم موگرینی قرائت شد،تیم مذاکره کننده "داوطلبانه" آن را پذیرفته است!

طبق گفته ی آقایان عراقچی و حمید بعیدی نژاد،از اعضای تیم مذاکره کننده،نپذیرفتن پروتکل الحاقی به شکست مذاکرات می انجامد؛

آقای سیدعباس عراقچی:«ما پروتکل الحاقی را دلیلی ندارد قبول کنیم. ما اصرار نداریم اسرار کشور را به قیمت یک توافق بفروشیم." اگر هم توافق نکنیم "هیچ فاجعه ای رخ نمی دهد و آخر دنیا نمی رسد.»

حساسیت این موضوع در داخل کشور و اصرارهای پیاپی و زیاده خواهی طرف غربی از طرف دیگر باعث این شده است که موضوعی تحت عنوان "بازرسی مدیریت شده" از سوی تیم ایرانی مطرح شود.حال باید دید دیپلماسی دولت برای حفظ حیات خود در این برهه حساس چیست،هنگامی که رهبری کاملا غیرمستقیم و محتاط به تیم مذاکره کننده تذکر میدهند که در صورت ادامه رویکرد موجود در توافق های بعدی شاهد فکّ پلمپ توسط خود رهبری هستند...

من در مورد آنها هیچ تردیدی [ندارم]؛ در آنچه تا حالا بودند، ان‌شاءالله بعد از این هم تردیدی به‌وجود نخواهد آمد؛ هیچ تردیدی نسبت به آنها ندارم.*

من اجازه نمیدهم بیگانگان بیایند با دانشمندان ما، با فرزندان برجسته و عزیز ملّت ایران که این دانش گسترده را به اینجا رسانده‌اند، بخواهند بنشینند حرف بزنند.**

*بیانات در دیدار مداحان،بیستم فروردین سال نود و چهار

**بیانات در دانشگاه افسری امام حسین(ع)،سی ام اردیبهشت سال نود و چهار

  • محمدحسین شیروانی

 

 

بســــــــم الله الرحمـن الرحیم

 

آقای محمدجواد ظریف در تاریخ 9/شهریور/1393 در واکنش به اعمال تحریم های جدید ایالات متحده،که نقضی بر تمامی صحبت هایی که تیم مذاکره کننده در رابطه با شرط انجام توافق و یکی از متون اصلی خود توافقنامه بوده است،گفتند؛

"نکته بسیار مهمی که درباره تحریم‌ها وجود دارد و ما هم بر آن تاکید کرده‌ایم این است که تحریم‌هایی که توسط ایالات متحده اعمال شده بیشتر برای راضی کردن گروه‌های فشاری است که با هر گونه توافقی مخالف هستند،تحریم های جدید قطعا مخالف روح توافقنامه است! "

آقای ظریف در آن برهه ای که بیش از پیش طرف مقابل مذاکره،نشان داد که به هیچ وجه نمیتواند قابل اعتماد باشد،جای محکوم کردن این اقدام و انجام واکنش مناسب مصلحت را بر این گذاشتند که با آوردن کلید واژه "روح توافقنامه" خدشه ای به اصل توافق وارد نشود.

در هفته ی پیش نیز ایشان در واکنش به تحریم شرکت ملی نفتکش ایران اظهار داشتند؛

"تحریم مجدد شرکت ملی نفتکش ایران خلاف توافق ژنو نیست اما خلاف عقل است!"

 

اما اینبار وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی با نقض عقلانیت طرف مقابل بازهم خواستند خدشه ای بر توافق وارد نشود!

 

یکی از اصلیترین انتقادهایی که به دولت تدبیر وارد است،بازی با الفاظ است برای به حاشیه راندن اصل یک رخداد سیاسی!

این موضوعی نیست که تنها از یک نفر دیده باشیم،بلکه در طی مدتی که آقای روحانی رییس جمهور شده اند،نوعی اسراتژی دفاعی دولت میتوان به حساب آورد.

این احتمال نیز میرود که آقای ظریف هم با استفاده از الفاظی تند و هم دفاع از توافق ژنو خواستند هم واکنشی در مقابل این اقدام آمریکا داشته باشند و هم از حیثیت دیپلماسی خود با دفاع از توافقنامه،دفاع کنند.

ان شالله که شاهد این موضوع باشیم حتی شده،آقایان به خود آمده و از یک سوراخ چندین بار گزیده نشوند. 

  • محمدحسین شیروانی

 

بســــــم ربّ حیـــــــــــــــدر...

 

پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) فورا عده ای در قبیله بنی ساعده،سقیفه را تشکیل دادند و پس از بحث و جدل ها تصمیم گرفتند ابوبکر را یه عنوان خلیفه خود برگزینند.جمعیتی که در غدیر حضور داشتند و هم دیده اند و هم شنیده اند پیامبر اسلام امام علی را جانشین پس از خود معرفی کردند و خود آنها نیز با امیرالمومنین بیعت کرده بودند،این موضوع چه در منابع شیعی و چه در منابع اهل سنت نقل شده است،مگر اینکه عده ای از روی لجاجت آن را کتمان کنند!

ابوبکر خلیفه مسلمین انتخاب شده بود،اما اقدامات امیرالمومنین برای احقاق حق خود چه بوده است؟

عده ای کوردل میگویند حضرت پس از واقعه هیچ اقدامی نکرد اما حضرت به شدت پیگیر پس گفتن حق خود شده بودند و حتی شبانه به همراه خانم حضرت زهرا سلام الله علیها به خانه ی اصحاب پیامبر مراجعه میکردند برای پس گیری خلافت...

حضرت برای گرفتن حق خود راهی جز قیام نداشتند؛ولی ایشان ترجیح دادند که سکوت کنند تا اینکه پس از 25 سال بعد از خلیفه سوم مردم روی به امیرالمومنین آوردند.

در توضیحات کتاب دین و سیاست،ولایت فقیه،جمهوری اسلامی-انتشارات نهادرهبری دانشگاه ها-آمده است:

امام علی علیه السلام در نهج البلاغه به چند مورد از علل عدم قیام برای بازپس گیری حق خلافت خود اشاره میکند...

 

1.حفظ وحدت مسلمین :

«خدا را سوگند! اگر ترس از تفرقه میان مسلمانان و بازگشت کفر و نابودی دین نبود، با آنها به گونه ای دیگر برخورد میکردم» (نهج البلاغه،خطبه 119)

دشمنان خارجی و داخلی منتظر فرصتی بودند تا نهال نورسته اسلام را ازبین ببرند؛در چنین شرایطی اگر امام علی علیه السلام دست به شمشیر میبرد پایان آن چیزی جز ز بین رفتن زحمات پیامبر نبود.


2.نبود یاور :

«فنظرتُ فاذا لیس لی معین الّا اهل بیتی»(نهج البلاغه،خطبه26)
"در کار خویش اندیشه کردم ، دیدم که یاران من منحصر به اهلبیت من بودند"

اقدام برای یک حرکت اجتماعی نیازمند شرایط مختلف است،حضرت بارها بزرگان را فرا خواندند،اما جز عده ای اندک دعوت را نپذیرفتند،از طرفی دیگر مردم حاضر به قبول درگیری و نزاع بین اصحاب پیامبر بعد از وفاتشان نبودند.

3.فرا رسیدن وقت لازم :
حضرت در پاسخ به ابوسفیان مبنی بر اقدام به بیعت و مخالفت عملی با خلیفه وقت فرمود :

«این مانند آب تلخ و لقمه ای است که در گلوی خورنده آن گیر میکند و مانند کسی است که میوه نارسی را میچیند...»(نهج البلاغه،خطبه 5)

ازین رو امام علی ع برای حفظ اسلام از احقاق حق خلافت خویش خودداری کرد تا ریشه های اسلام استحکام یابد و تا روزی که مردم به خانه ی حضرت هجوم آوردند و خواهان خلافت آن حضرت شدند،از خلافت ظاهری برکنار ماند. 

  • محمدحسین شیروانی



بسم رب اهل البصـــَر و الصَّــــــبر...

دل عموم جوانان پیرو خط و مشی رهبری از همان ابتدا با رییس جمهور نبوده و رفته رفته این عدم پشتیبانیِ دولت توسط اقدامات خود دولت و رییس جمهور بیشتر شده تا به حال...
ازین رو در بعضی مواقع احساسات جای برخی واقعیتها را در انتقاد گرفته و گاها شده اند  با چاشنی  !

میتوان بخش اندکی از عللی که موجب خشم رییس جمهور شده و حتی تا جایی پیش رفته که دومین مقام جمهوری اسلامی ایران در مقابل تعداد کثیر رسانه های داخلی و خارجی دهان به توهین گشودند،انتقادات غیر منصفانه و تخریب در نظر گرفت.

«آقای رئیس‌جمهور از برخی انتقادها ناراحتند که البته در برخی موارد هم واقعاً حق با ایشان است و برخی انتقادها، تند و گاهی غیر منصفانه هستند.»
(دیدار با اعضای هیئت دولت،93/5/6)

اآقای خامنه ای در جلسات مختلف،مستقیم و غیر مستقیم،منتقدان دولت را دعوت به انتقاد منصفانه و نهی از تخریب رییس جمهور کردند.
حال باید تبیین شود مرز بین انتقاد و تخریب چیست؟

« مرز انتقاد و تخریب چیست؟ تخریب بکنند و اسمش را بگذارند انتقاد؛ یا از ما انتقاد بشود و ما تلقیِ تخریب از آن داشته باشیم. خب، باید مشخص بشود تخریب کدام است و انتقاد کدام است. معنای انتقاد آن ارزشیابیِ منصفانه‌ای است که یک آدم کارشناس میکند؛ نقادی همین است دیگر. وقتی شما طلا را میبرید پیش یک زرگر که نقادی کند، او میگوید که آقا! این عیارش بیست است؛ یعنی عیار بیست را قبول میکند؛ حالا از بیست و چهار عیار - که طلای خالص است - چهار عیار کم است. این شد نقادی. البته زرگر هم هست و وسیله‌ی نقادی را هم دارد. اما اگر چنانچه طلا را بردید مثلاً پیش یک آهنگر و او یک نگاهی کرد و آن را انداخت و گفت: آقا! اینکه چیزی نیست! این اسمش نقادی نیست. اولاً اصل طلا بودن این، انکار شده. خب، بالاخره مرد حسابی! حالا عیار بیست و چهار ندارد، عیار بیست که دارد؛ این را قبول کن! ثانیاً: شما که اهل این کار و آشنای این کار نیستی! »
(دیدار با اعضای هیئت دولت87/6/2)

و اینکه یک انتقاد چگونه باید باشد...

«انتقاد باید باشد، اما انتقاد باید با لحن خوب و منصفانه باشد و هدف از آن نیز بی آبرویی و سبک کردن طرف مقابل نباشد که این روش قطعاً غلط است.»
(دیدار با اعضای هیئت دولت،93/5/6)

و یک نکته ی خیلی مهم...

«انتقاد خوب است، تخریب بد است؛ انتقاد خدمت است، تخریب خیانت است؛ نه خیانت به دولت، بلکه خیانت به نظام و خیانت به کشور است. نباید تخریب بکنند، انتقاد بکنند.»
(دیدار با اعضای هیئت دولت87/6/2)
  • محمدحسین شیروانی