ترسیم چارچوب مسیر پسابرجام و صدق مسئله PMD در آن
بسم ربّــی العزیز
به علت فراگیر شدن رسانه در چند سال اخیر و همینطور ناثیر آن بر روحیه سیاسی و تحلیلی مردم جامعه،مذاکرات هسته ای در چند سال اخیر،بخش پررنگ فضای سیاسی جامعه شده است.این موضوع از یک سو و حسایت اصل مذاکره با ابر قدرتهای جهان در باب توانایی صنعت هسته ای ایران،از سوی دیگر؛بیش از پیش بر اهمیت این موضوع می افزاید.صنعتی که جدای از مانور تبلیغاتی زیاد جمهوری اسلامی بر پیشرفت های صورت گرفته در آن،ترورهای صورت گرفته علیه دانشمندان این صنعت،رنگ و بوی خاص سیاسی و اجتماعی به آن داده است.
این شرایط سیاسی خاص،فرصتی است برای تحلیلگران حبهه موافق و مخالف انقلاب اسلامی که تواناییهای خود را محک بزنند؛جوانانی که با تحلیل هایشان در طی سالهای مذاکرات؛توانسته اند جایگاه خود را در بین فضای سیاسی کشور و مردم جامعه پیدا کنند.این موضوع فرصتی برای تشکل های دانشجویی نیز محسوب میشود که روحیه و جو حاکم بر فضای تشکلهای کشور رو محک بزنند،خودنمایی حنبشهای دانشحویی در تحصن جلوی مجلس و نتیجه آن،موضوعی است که میتواند بحث روی کارآمدی یا ناکارآمدی سبک مبارزات تشکلهای انقلابی را پیش بکشد.با پدیده ای در تاریخ انقلاب روبرو هستیم که هم تجربه ی بزرگی برای نسل سوم و چهارم انقلاب است و هم فرصتی است برای اقزایش قدرت تحلیل سیاسی.برای سهولت تحلیل اتفاقات پسابرجام،میتوان چارچوبی را مشخص کرد و طبق آن چارچوب وقایع رو تحلیل کرد.
این منطق در تحلیل،مورد تایید و استفاده گسترده دین اسلام قرار گرفته است؛مثلا آیه ی قرآن فلسفه امامت را در حفظ دین بیان میکند*،به عبارتی چارچوب حرکتی رو برای امام میسر میسازد.همینطور آیات و روایات و سیره ی معصومین در زمامداری حکومت،چارچوب یک نظام اسلامی رو میسازد و این وظیفه را به حاکم نظام محول میکند برای انتخاب شیوه ی حکومت با توجه به مقتضیات زمان.
چارچوب مسیر مذاکرات هسته ای،با توجه به نکات زیر بیان میشود؛
1-طرف مذاکره کننده ای که موضع مخالف نسبت به جمهوری اسلامی دارد،توافق را عاملی برای محدود کردن توان هسته ای ایران میبیند که در مرحله ای قراتر،میتواند در حاشیه قراردادهای امضا شده،مسیرهایی را برای نفوذ خود تعیین کند.با توجه به همچین دیدی از طرف مقابل این موضوغ روشن میشود که اگر معاهده بهم بخورد،فرصتی بزرگ را برای عملی کردن نقشه های خود علیه جمهوری اسلامی از دست میدهد. باید بدخواهی آنها نیز در نظر گرفته شود.
2-تیم ایرانی مذاکره کننده با مسئولیت محمدجواد ظریف،توافق را عاملی برای سربلندی دولت اعتدال و مذاکره با دشمنان نظام را آغاز فصل جدید سیاست خارجه ایران میداند.دولت در همان ابتدای شروع کار خود،مسئولیت مذاکره را از شورای عالی امنیت ملی به مجلس سپرده است که نشان دهنده اهمیت آن برای دولت است،به عبارتی تکمیل شکست دولت در شکست توافق است.
3-مجلس و شورای عالی امنیت ملی،علی رغم نظر مثبت به برجام،حاضر به پذیرش اختلال در امور حیاتی کشور نیستند و در صورت روی دادن چنین اتفاقاتی،سعی در ممانعت از ادامه برجام میکنند.
4-وجود رهبری در راس جمهوری اسلامی ایران،در نقاطی که مجلس و شورای امنیت و دولت نتوانستند به خوبی عمل بکنند،رهبری به شخصه وارد عمل میشوند و به صیانت از منافع ملی میپردازند،این نکته در نامه ای که شرایط 9گانه را برای اجرای برجام معرفی میکند نمود پیدا کرد.
پس میتوان گفت:
"مراحل پیش روی برجام،در صورتی که پتانسیل آن را داشته باشد که با پیش گرفتن رویکردی موجب نقض توافق و به ضرر جمهوری اسلامی باشد و با پیش گرفتن رویکردی دیگر موجب منفعت بیشتر جمهوری اسلامی شود،به طوری از آن مانع عبور میشود که جمهوری اسلامی ادامه برجام را شاهد باشد و طرف مقابل نیز علاوه بر ادامه برجام،محدودیت های بیشتری اعمال میکند.در صورتی که دولت نتواند بخاطر عدم خدشه وارد شدن به توافق،موضعی در برابر نقض حریم کشور بگیرد،مجلس و شورای عالی امنیت و در مرحله آخر،رهبری از آن جلوگیری میکنند."
مسئله ی مختومه شدن پرونده PMD را در شرایط بالا قرار میدهیم؛
شرط مقام معظم رهبری برای نوسازی کارخانه اراک و معامله اورانیوم غنی سازی شده با کیک زرد،بسته شدن پرونده موضوعات حال و گذشته است.خوشبختانه مسئولین مرتبط با برجام و اجرای آن،از همان ابتدا ازین حربه استفاده کردند و موضع خود را صریح بیان کردند و گفتند که بسته نشدن این پرونده،موجب میشود که برجام از سوی ایران ادامه پیدا نکند.طبق چارچوب بیان شده طرف مقابل بی چون و چرا خواسته ادامه برجام است،لذا راهی جز بستن این پرونده میندارد،از طرفی دیگر میتواند ازین موضوع استفاده کند برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی که این ضربه ها بعدا منجر به محدودیت شود یا به طور مستقیم محدودیت های جدیدی را در کنار اجرای برجام و پذیرش خواسته های جمهوری اسلامی ایران اعمال کند،همانطور که در متن گزارش آژانس درباره تایید صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران مشهود است؛آژانس گزارشی سفید برای بسته شدن PMD ارائه داد،ولی اتهامات گذشته خود را علیه ایران قطعی دانسته است،شورای حکام گزارش آزانس را معیار قرار داده است.که علی الظاهر بر میاید که با تایید حقوقی تیم مذاکره کننده همراه است.مطمئنا آوردن بندهایی که نظامی بودن برنامه هسته ای ایران در گذشته را تایید میکند**بی دلیل نیست و دیدن نحوه استفاده آژانس از این اتهامات به این شکل است که دسترسی آژانس به اماکن نظامی جمهوری اسلامی مشروع میشود.***طبق بند آخر چارچوب ترسیم شده،پیش بینی میشود که این اقدام در نظر گرفته شده عملی نشود و طبق کلیت چارچوب،برجام ادامه پیدا کند.
*یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ (مائده،67)
**بند 8 پیش نویس قطعنامه شورای حکام
***بند 10 پیش نویس قطعنامه ی شورای حکام
- ۹۴/۰۹/۲۱